مات شدم...!
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز
نويسندگان
لینک دوستان

وبتان را جهانی کنید





♖♘♗♕♔♗♘♖
♙♙♙♙♙♙♙♙
╗════════╔
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
╝════════╚
♟♟♟♟♟♟♟♟
♜♞♝♛♚♝♞♜
مات شُدم
هیچ میزِ شَطرَنجی هَم در میان نَبود!
این وَسَط فَقط یک دِل بود....



نظرات شما عزیزان:

atefeh
ساعت18:02---8 خرداد 1393
ﻣـﯿـﺸـﻪ ﻧـﺒـﯿـﻨـﯿـﺶ ﻭ ﺩﻭﺳـﺶ ﺩﺍﺷـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـﯽ ؟

ﻣـﯿـﺸـﻪ ﺗـﻮ ﺣـﺴـﺮﺕِ ﺻـﺪﺍﺵ ﺑـﺎﺷـﯽ

ﻭ ﺩﻭﺳـﺶ ﺩﺍﺷـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـﯽ ؟

ﻣـﯿـﺸـﻪ ﺣـﺘـﯽ ﻧـﺪﻭﻧـﯽ ﺩﺳـﺘـﺎﺵ ﭼـﻪ ﺷـﮑـﻠـﯿـﻪ

ﻭ ﻋـﺎﺷـﻖِ ﮔـﺮﻓـﺘـﻨـﺸـﻮﻥ ﺑـﺎﺷـﯽ ؟

ﻣـﯿـﺸـﻪ ﺣـﺠـﻢِ ﺑـﻮﺩﻧـﺶ ﮐـﻨـﺎﺭﺕ ﻧـﺒـﺎﺷـﻪ

ﻭ ﻫـﺮ ﺛـﺎﻧـﯿـﻪ ﮐـﻨـﺎﺭ ﺧـﻮﺩﺕ ﺍﺣـﺴـﺎﺳـﺶ ﮐـﻨـﯽ ؟

ﻣـﯿـﺸـﻪ ﺩﺭﯾـﭽـﻪ ﯼ ﺯﯾـﺒـﺎﯼِ ﻧـﮕـﺎﻫـﺶ ﺭﻭ ﻧـﺪﯾـﺪﻩ ﺑـﺎﺷـﯽ ؟

ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧـﮕـﺸـﺘـﺎﺕ ﭼـﺸـﻤـﺎﺵ ﺭﻭ ﻟـﻤـﺲ ﮐـﺮﺩﻩ ﺑـﺎﺷـﯽ ؟

ﻣـﯿـﺸـﻪ ﻧـﺒـﺎﺷـﻪ ﻭﻟـﯽ ﺑـﺎﺷـﻪ ﻭ ﺗـﻮ ﻋـﺎﺷـﻘـﺶ ﺑـﺎﺷـﯽ ؟؟؟


پاسخ::((((((((((


شیرین عسل
ساعت9:53---8 خرداد 1393
بغض



دست هایی ست



که از بیم آغـــــوش شدن



توی جیبم محــــکم مشت کرده ام



وقتی عابری که عطر تو را به تن زده



تو نیستی !
پاسخ:(((


ترلان
ساعت10:35---7 خرداد 1393

قــــــــــــــــهرم...







با این دنــــــیای حسود که...







مرا انــــــــکار می کند از تو...
پاسخ:کاش میشد خیلی کودکانه با دنیا قهر کرد و رفت...............



صبارونالدو
ساعت10:22---7 خرداد 1393
اوخــــــــــــــــــی...
پاسخ:((((


Aʟıяεzα
ساعت15:00---6 خرداد 1393

لایکککککککککککک
پاسخ:♥♥



ترلان
ساعت0:07---6 خرداد 1393
اینـ روزـها آدَمـ ـها رو خیلےِ سآده میشه شِناخت ...



کافیه یه روز شــآد نباشےِ ...



حالت بَــد باشه ...



بےِ اَعصـآب باشےِ ...



بےِ پــُول باشےِ...



دآغــــــون باشےِ...





اون وقت اَطرافت رو خوب نِگـآه کن ...



دوست واقعیـ ـت رو مےِ تونےِ ببینےِ !!!
پاسخ:دقیقااااااااااااا:((((


ترلان
ساعت0:07---6 خرداد 1393

آنقدر بِ انسانـ ـهـــاے روے زمین بے اعتماد شده ام کِ میترسم



روزے اگر از خوشحالے بِ هَوا بِپرم، زمین را از زیر پاـهایم بکشند...!
پاسخ:((((پلاک،کوچه،حتی آدرس خانه ام را عوض کرده ام،چه فایده>>>؟؟؟؟؟؟؟!!یاد تو .....در پرت ترین خیابان های این شهر هم مرا به راحتی پیدا میکند.....



مهران
ساعت23:26---5 خرداد 1393
مدتیست دلم شکسته



کاش میشد آخر اسمت نقطه گذاشت



تا دیگر شروع نشوی
پاسخ:دارم فکر میکنم...کسی که با رفتنش خوشبختی رو ازت میگیره،چجوری میتونه بهت بگه:روزی هزار بار برات آرزوی خوشبختی میکنم.....


mar♥jan
ساعت20:21---5 خرداد 1393
خدا جونم

یه بار resetکن لطفا

زندگی خیلیا هنگ کرده
پاسخ:هعییییی:((((((((


shima
ساعت21:15---3 خرداد 1393

قلبم گرفت عزیزم از بس که بی وفایی

تنگ غروب گم شد الماس آشنایی

خواستی ردم کنی تو یک جوری که نفهمم

یک لحظه باورم شد که من چقدر نفهمم
پاسخ:(( لبخند زدن خیلی راحت تره  تا بخوای به همه توضیح بدی چرا حالت خوب نیست...



atefeh
ساعت17:38---3 خرداد 1393
تنهایم…



اما دلتنگ کسی نیستم



خسته ام…



ولی به تکیه گاه نمی اندیشم



چشمهایم تر هستند و قرمز



ولی رازی ندارم



چون مدتهاست دیگر



کسی را خیلی دوست ندارم…


پاسخ:هعییییییییی :(((((((((


atefeh
ساعت10:57---3 خرداد 1393
دنیای دستها ، از هر دنیایی بی وفاتر است !!!

امروز دستهایت رامیگیرند ، غرق عادت كه شدی...

همان دستها را برایت تكان میدهند !!!

متــاسـفـم...


پاسخ:(((


ترلان
ساعت7:38---3 خرداد 1393

به سلامتیِ اونی که وقتی بودیم باهامون حال کرد ، اگه نبودیم ازمون یاد کرد !

اونی که اگه بودیم دعامون کرد ، اگه نبودیم آرزومون کرد !

اونی که وقتی بودیم خندید ، اونی که وقتی نبودیم نالید !

سلامتیِ اونی که هرچند دلخور بود ولی واس دلخوشیِ ما خندید …



مهران
ساعت23:39---2 خرداد 1393
می گویند:

خوش به حالت!

از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!

نمی دانند بعضی دردها

کمر خم می کنند، نه ابرو
پاسخ::((((((


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

درباره وبلاگ

اصلا قرار نیست کـــه سرخم بیاورم، حالا که سهم من نشدی کم بیاورم... دیشب تمام شهر تو را پرسه میزدم، تا روی زخمهـــای تـــو مرهم بیـاورم... میخواستم که چشم تو را شاعری کنم، امّا نشد کــــه شعــــر مجسم بیــــاورم... دستم نمی رسد به خودت کاش لااقل، می شد تــــو را دوباره به شعرم بیاورم... یادت که هست پای قراری که هیچ وقت..... میخواستم برای تــــو مریـــــم بیاورم؟ حتی قرار بود که من ابر باشم و، باران عاشقانـــه ی نم نم بیاورم... کلّــی قرار با تــــو ولی بی قرار من، اصلا بعید نیست که کم هم بیاورم... ...... اما همیشه ترسم از این است٬ مردنم، باعث شود بـــه زندگیت غـــــم بیــاورم... حوّای من تو باشی اگر٬ قول میدهم، عمراً دوباره رو به جهنّـــــم بیاورم... خود را عوض کنم و برایت به هر طریق، از زیــــر سنگ هم شده٬ آدم بیــــاورم... بگذار تا خلاصه کنم٬ دوست دارمت، یا باز هـــم بهــــانه ی محکم بیاورم؟ **فریبا عباسی**
امکانات وب

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 3157
بازدید کل : 83399
تعداد مطالب : 250
تعداد نظرات : 777
تعداد آنلاین : 2



 

Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه